معنی ناندار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ناندار. (نف مرکب) دارنده ٔ نان. متمول. که اسباب معیشتش ساخته و فراهم است.که موجبات معاشش مهیاست. که تنگ روزی و تهیدست و محتاج نیست. || (اِ مرکب) (از: نان + دار، درخت) به معنی شجرهالخبز. رجوع به نان (درخت...) شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر