معنی نامن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نامن. [م ِ] (اِخ) از دهات دهستان سدن رستاق بخش کردکوی شهرستان گرگان است، در 12 هزارگزی جنوب شرقی کردکوی و 2 هزارگزی جنوب جاده ٔ شوسه ٔ کردکوی به گرگان. در دامنه ٔ معتدل مرطوب واقع است و 290 تن سکنه دارد. اهالی آنجا فارسی را به لهجه ٔ مازندرانی تکلم میکنند. آبش از رودخانه ٔ شمشیرکله تأمین میشود. محصولش برنج، غلات، حبوبات و توتون سیگار، شغل مردمش زراعت و گله داری و صنعت دستی زنان شال و کرباس بافی است. برای زراعت از اراضی هفته آباد گرجی محله و قاسم آباد استفاده میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). ورجوع به سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد ص 136 شود.

نامن. [م ِ] (اِخ) از دهات دهستان باشتن بخش داورزن شهرستان سبزوار است، در 82 هزارگزی جنوب شرقی داورزن و 12 هزارگزی جنوب جاده ٔ شوسه ٔ عمومی تهران به مشهد. در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 1304 تن سکنه دارد. آبش از قنات است. محصولش غلات، شغل اهالی آنجا زراعت و صنعت دستی آنان کرباس و شال بافی است. راه مالرو دارد و در فصل تابستان از طریق ریوند می توان با ماشین بدانجا رفت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

گویش مازندرانی

از توابع دهستان سدن رستاق کردکوی

نا امن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر