معنی نامعلوم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نامعلوم. [م َ] (ص مرکب) غیرمعین. (ناظم الاطباء). مجهول. نامشخص: که راه مخوف است و... هنگام حرکت نامعلوم. (کلیله و دمنه). || نشناخته. (ناظم الاطباء). نامعروف.

فرهنگ عمید

ناشناخته، مجهول،
نامعین،

حل جدول

نا مشخص،مجهول،نامشخص

ناشناخته

مجهول، نادانسته، ناشناخته، نامشخص، نامحقق

نادانسته، ناشناخته، مجهول، نامحقق،

نشناخته

مترادف و متضاد زبان فارسی

مجهول، نادانسته، ناشناخته، نامحقق، نامشخص،
(متضاد) مشخص

فرهنگ فارسی هوشیار

سر درگم ناپیدا نادانسته ورو مند ‎ ناشناخته مجهول، نامعین غیرمشخص:‎ } سرنوشت نامعلوم ‎{

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری