معنی نامشخص در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نامشخص. [م ُ ش َخ ْ خ َ] (ص مرکب) نامعین. (ناظم الاطباء). بی تحقیق و نامعین. (غیاث اللغات). || آنکه بر یک وضع و حالت نباشد. (آنندراج) (از غیاث اللغات). نااستوار. ناپایدار. تغیرپذیر. بی قرار. متردد. (ناظم الاطباء):
همچون کلیم دیگر یک نامشخصی کو
آگاه و مست غفلت پرشغل و هیچکاره.
کلیم (آنندراج).

مترادف و متضاد زبان فارسی

مجهول، پادرهوا، نامعلوم، نامعین، نامحدود،
(متضاد) مشخص، معین

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ بی چهره، ناپایدار ‎ نامعین. ‎، تغییرپذیرناپایدار: همچون کلیم دیگر یک نامشخصی کو آگاه و مست غفلت پر شغل و هیچکاره. (کلیم)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر