معنی نافذ الامر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
فرمانروا آنکه حکمش مطاع است نافذ امر: کرده شاه از در ستی قلمش نافذ الامر جمله عجمش. (نظامی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.