معنی ناسازواری کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ناسازواری کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) اطاعت نکردن. گردنکشی کردن. (از ناظم الاطباء). || بدسلوکی. بدرفتاری. دشمن خوئی. || ناسازگاری کردن. سازگاری نداشتن. رجوع به ناسازوار شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر