معنی ناز و نوز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ناز ونوز. [زُ] (اِ مرکب، از اتباع) قر و غربیله. (یادداشت مؤلف). ادا و اطوار. رجوع به ناز شود.
فرهنگ معین
(زُ) (اِمر.) (عا.) ادا و اطوار، قر و غمیش.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) ادا و اطوار قر و غربیله.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.