معنی نازک بدنی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نازک بدنی. [زُ ب َ دَ] (حامص مرکب) نازک بدن بودن. ظرافت و لطافت. صفت و حالت نازک بدن:
شمع گر با تو کند دعوی نازک بدنی
کشتنی، سوختنی باشد و گردن زدنی.
فطرت.
فرهنگ فارسی هوشیار
کیفیت و حالت نازک بدن نازک تنی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.