معنی نازنین اندام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نازنین اندام. [زَ اَ] (ص مرکب) نازنین بدن. لطیف اندام. نازک اندام:
گفت من ترک نازنین اندام
نازنین ترکتاز دارم نام.
نظامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) نازک اندام لطیف بدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر