معنی ناره کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ناره کردن. [رَ/ رِ ک َ دَ] (مص مرکب) بریسمان کشیدن. بند کردن سبحه و مهره و امثال آن. (یادداشت مؤلف):
چنان چون برشته کند مهره مرد
یلان را به نیزه همی ناره کرد.
اسدی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.