معنی ناج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ناج. (اِ) ناژ. ناجو. (ناظم الاطباء). ناژو. رجوع به ناجو شود.

ناج. (اِخ) ابن یشکربن عدران قبیله است و اکثر از علماء و روات منسوبند به وی. (منتهی الارب ذیل نوج).

ناج. [جِن ْ] (ع ص) باد زودرو. (مهذب الاسماء). || بعیر ناج، شتر تیز رونده. ج، نواجی. (ناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

شیر بیشه (اسم) کاج.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر