معنی نااستادی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نااستادی. [اُ] (حامص مرکب) ناشی گری. عدم مهارت. نادانستگی. بی وقوفی. صاحب منتهی الارب آرد: وَرِه َ وَرهَاً؛ نااستادی کرد در کار. توره فی عمله، نادانستگی و نااستادی کرد در کار خویش.

فرهنگ فارسی هوشیار

عدم مهارت بی تجربگی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر