معنی میهمان داری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

میهمان داری. (حامص مرکب) مهمان داری. صفت و عمل میهمان دار. پذیرایی از میهمان. میزبانی. (از یادداشت مؤلف):
گفت من چون در این جهان داری
خو گرفتم به میهمان داری.
نظامی.
و رجوع به میهمان دار و مهمان داری شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر