معنی میناکاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

میناکاری. (حامص مرکب) عمل لعاب مینا که بر نقره و غیره دهند. (یادداشت مؤلف).
- ظروف میناکاری، ظروفی که بر روی آن ها میناکاری شده باشد.
|| صنعت میناکار. (ناظم الاطباء). شغل و عمل میناکار. || (اِ مرکب) میناسازی. محلی که در آنجا میناکاری کنند. رجوع به میناسازی شود.

فرهنگ عمید

میناسازی، شغل و عمل میناکار، نقاشی و تزیین آبگینه یا بعضی فلزات مانند طلا و نقره با رنگ‌های لعابدار مخصوص، میناگری،

حل جدول

از هنرهای دستی

فرهنگ فارسی هوشیار

شغل و عمل میناکار میناسازی. یا ظروف میناکاری. ظروفی که برروی آن میناکاری کرده باشند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر