معنی میراث خواره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
میراث خواره. [خوا / خا رَ / رِ] (نف مرکب) میراث خوار. میراث خور. میراث بر. وارث. ارث بر. (از یادداشت مؤلف). رجوع به میراث خوار شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.