میتینگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
میتینگ. (انگلیسی، اِ) گرد آمدن دسته ها از مردم برای ابراز نظری. اجتماع گروه بسیار برای گفتگو یا اظهارنظر در مسائل اجتماعی. هنگامه.
- میتینگ دادن، بهم آمدن گروهها و دسته های سیاسی و غیر سیاسی برای ابراز نظری و پیشبرد مقصودی.
فرهنگ معین
[انگ.] (اِ.) تجمع موقت گروهی از مردم برای مذاکره و ایراد یا استماع و نطق های اجتماعی و سیاسی که معمولاً طی قطعنامه ای خواست های افراد شرکت کننده در آن قرائت می شود، تجمع (فره).
فرهنگ عمید
تجمع گروهی برای بحث و مذاکره دربارۀ مسائل اجتماعی یا سیاسی،
حل جدول
گردهمایی سیاسی
مترادف و متضاد زبان فارسی
اجلاس، جلسه، گردهمایی، تظاهرات، ملاقات، تجمع
فرهنگ فارسی هوشیار
گردآمدن دسته ها از مردم برای ابراز نظری، هنگامه، تظاهرات
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.