معنی میان پاچه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

میان پاچه. [یام ْ چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) وسط پاچه. || میان پا.میان پای. (ناظم الاطباء). میان دو ران:
میلم به میان پاچه ٔ او بیش کشد
زیرا که میان پاچه ز کس تنگ تر است.
میرم شاه.
در نامه ٔ اعمال تو چیزی نبود
جز حرف میان پاچه و سرگیری و غرق.
حکیم شفایی.

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ وسط پاچه. آلت رجولیت.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر