معنی مگس پرانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مگس پرانی. [م َ گ َ پ َ](حامص مرکب) پراکنده کردن مگسها از اطراف خود. راندن مگس از جائی یا چیزی. || کساد بازار و بی رونقی آن.(بهار عجم)(آنندراج):
کارکلیم باشد آنجا مگس پرانی
هر جا که دل ز یار شیرین شمایل افتد.
کلیم(از بهار عجم).
و رجوع به ترکیب مگس پرانیدن ذیل مگس شود.
فرهنگ عمید
عمل راندن و دور کردن مگسها، مگس پراندن،
[عامیانه، مجاز] بیکاری و کسادی بازار،
فرهنگ فارسی هوشیار
کساد بازار و بی رونقی آن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.