معنی مکران زمین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مکران زمین. [م ُ زَ](اِخ) سرزمین مکران. ناحیه ٔ مکران:
کشیدیم لشکر به ماچین و چین
وز آن روی رانم به مکران زمین.
فردوسی.
از ایران بشد تا به توران زمین
گذر کرد از آن پس به مکران زمین.
فردوسی.
شب تیره باید شدن سوی چین
و گر سوی ماچین و مکران زمین.
فردوسی.
فرستاد کس نزد خاقان چین
به فغفور و سالار مکران زمین.
فردوسی.
پس آگاهی آمد به روم و به چین
به ترک و به هند و به مکران زمین.
فردوسی.
و رجوع به ماده ٔ قبل و بعد شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر