معنی مچل کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مچل کردن. [م َ چ َ ک َ دَ] (مص مرکب) کسی را دست انداختن و او را مورد تمسخر قرار دادن (خواه او مطلب را جدی پندارد و بریش بگیرد، یا شوخی طرف را درک کند و اوقاتش تلخ شود و از کوره در برود). (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).
مترادف و متضاد زبان فارسی
بور کردن، مورد تمسخر قرار دادن
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) کسی را دست انداختن و مورد تمسخر قرار دادن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.