معنی موی چینی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

موی چینی. (حامص مرکب) چیدن موی. موی چیدن. تراشیدن مو:
قلندر کی شود منعم به این زینت قرینی ها
سروکاری ندارد با ستردن موی چینی ها.
سراج المحققین (از آنندراج).
رجوع به موی چین و موی چینه شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر