معنی موکول شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

منوط شدن، وابسته شدن، واگذار شدن، محول‌شدن

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ وا گذار شدن، بستگی یافتن (مصدر) واگذار شدن (کاری بکسی)، محول شدن (کاری بوقتی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر