معنی موم سرشت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
موم سرشت. [س ِ رِ] (ص مرکب) آنکه مانند موم نرم باشد. موم طبیعت: این هیون هین و این جمل مؤمن نهاد موم سرشت لین را گناهی نیست. (مرزبان نامه ص 271).
فرهنگ فارسی هوشیار
آنکه مانند موم نرم باشد: } این هیون هین و این جمل مومن نهاد موم سرشت لین را گناهی نیست و نقشی که خرس بر آن موم می نهاد می پنداشت. . . {
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.