معنی مولوی روم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مولوی روم. [م َ / مُو ل َ ی ِ] (اِخ) مولوی رومی. مولانا جلال الدین. (از یادداشت مؤلف):
هنگامه ٔ ارباب سخن چون نشود گرم
صائب سخن از مولوی روم درافکند.
صائب تبریزی.
و رجوع به مولوی شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.