معنی موخر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

مقابل مقدم

مترادف و متضاد زبان فارسی

پسین، تازه، جدید،
(متضاد) اقدم، سابق، قبلی، قدیم، مقدم، نخستین

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ پشت واپس، پس افتاده وامانده ‎ (اسم) عقب افتاده، واحدی که در عقب عمده قوی جای دارد موخره الجیش عقبدار. آنکه پس از دیگری است، واپس داشته شده، مقابل مقدم، دنباله چشم

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر