معنی مواجب خوار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مواجب خوار. [م َ ج ِ خوا / خا] (نف مرکب) آن که مواجب می گیرد. (ناظم الاطباء). مواجب خور. حقوق بگیر. مستمری بگیر. کارمند و خدمتگزار دولت یا سازمان و یا شخصی که آخر هفته یا ماه و یا سال حقوق بگیرد. (از یادداشت مؤلف): چنین گویند که نوشیروان یازده هزار مرد مواجب خوار داشت. (جوامعالحکایات عوفی، از یادداشتهای قزوینی ج 7 ص 161).
فرهنگ فارسی هوشیار
ماهانه گیر مزد گیر (صفت) حقوق گیرنده مواجب بگیر وظیفه خور: } چنین گویند که نوشیروان یازده هزار مرد مواجب خوار داشت. { (جوامع الحکایات. قزوینی. یادداشتها 161:7)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.