مهش در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
مهش. [م َ] (ع مص) سوختن و سوزانیدن. || خراشیدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.
آخرین مطالب وبلاگ



