معنی مهدی شهرستانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مهدی شهرستانی. [م َ ی ِ ش َ رِ] (اِخ) (میرزا...) فرزند حبیب اﷲ. شاعر و از ارکان دولت صفوی بود و به صدارت رسید و به سال 1081 هَ. ق. درگذشت. از اوست:
تیغ از آن پیوسته دارد آن کمر را در میان
می رسد آخر به جایی هرکه صاحب جوهر است.
(از تذکره ٔ صبح گلشن ص 479) (از تذکره ٔ نصرآبادی ص 17).
و رجوع به فرهنگ سخنوران شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر