معنی مهاکال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مهاکال. [م ِ] (اِخ) به قول ابن الندیم نام بتی است ازآن ِ مهاکالیه. در این شعر سوزنی آمده و ظاهراً آن را نام دیوی پنداشته است:
کشوری گیر به یک حمله که آن کشور را
پادشاه است عزازیل و مهاکال وزیر.
و رجوع به مهاکالیه شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.