معنی منگو تیمور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

منگو تیمور. [م ُ ت َ] (اِخ) پسر هلاکو و اولجای خاتون و برادراباقا که 25 روز پیش از مرگ برادرش اباقاخان درگذشت و به مقام سلطنت ایلخانی نرسید. رجوع به تاریخ مغول اقبال ص 218 و 221 و حبیب السیر چ خیام ج 2 و 3 شود.

منگو تیمور. [م ُ ت َ] (اِخ) از خاندان باتو و پسر برکای خان، پادشاه خانات قبچاق (664 هَ. ق.). او مانند پدر آئین اسلام داشت و با الملک الظاهر بیبرس برای جدال و برانداختن اباقاخان همدست شد. طرح اتحاد آنان به خاطر دوستی دیرینه ای بود که ایلخانان با عیسویان صلیبی و ارامنه و امپراتور روم شرقی داشتند. رجوع به تاریخ مغول اقبال چ 2 ص 211 و تاریخ طبقات سلاطین اسلام ص 204 شود.

منگو تیمور. [م ُ ت َ] (اِخ) یکی از غلامان ملک منصور لاچین سقلابی است که در سال 697 هَ. ق. به نیابت سلطنت ملک منصور سلطان مصر رسید و در سال 698 او و ملک منصور به دست غلامان خود کشته شدند. رجوع به تاریخ مغول اقبال صص 269-271 شود.

منگو تیمور. [م ُ ت َ] (اِخ) از ممالیک ملک اشرف صلاح الدین و از دلاوران بی همال بود و چون ملک ناصر دست از سلطنت مصر برداشت و به قلعه ٔکرک پناه برد منگو تیمور به ملک ناصر پیوست و به تقلید او دیگر غلامان نیز به ملک ناصر روی آوردند و ناصر بار دیگر به فرمانروائی مصر رسید (حدود سال 710 هَ.ق.). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 صص 260-263 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر