معنی منهیات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

منهیات. [م َ هی یا] (ع ص، اِ) افعال بد که کردن آنها در شرع منع شده. (آنندراج) (غیاث). چیزهای نهی کرده شده و خلاف شرع و ناروا. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

کارهای بد که در شرع منع و نهی شده،

مترادف و متضاد زبان فارسی

کارهای بد، منکرات، ناشایست‌ها،
(متضاد) حسنات، معروفات

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: منهیه) باز داشته ها نارواکان ناشایست ها (اسم) جمع منهیه (منهی) کارهای ناروا اموری که در شرع منع شده نا شایستها.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر