معنی منقلب کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
دگرگون کردن، متحول کردن، دگرگون ساختن، حالیبهحالی کردن، واژگون کردن، ناراحت کردن، آشفته کردن، پریشان کردن، مضطرب کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.