معنی منفک شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

جداشدن، سوا شدن، منتزع شدن، منشعب گشتن

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ جدا شدن، ستاکیدن (منشعب شدن) (مصدر) جدا شدن، ناشی شدن منشعب گردیدن: } و بدین سبب اجزا ء رجز از جزو دوم هزج منفک می شود. . . ‎{ (المعجم. مد. چا. ‎ 52:1)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر