معنی منعلة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
منعله. [م َع َ ل َ] (ع ص، اِ) زمین درشت. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به مَنعَل شود.
منعله. [م ُ ن َع ْ ع َ ل َ] (ع ص) ودیه منعله؛ نهال ازبیخ برکنده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.