معنی منضمات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

منضمات. [م ُ ض َم ْ ما] (ع ص، اِ) ضمیمه ها و چیزهای افزوده شده. (ناظم الاطباء). ج ِ منضمه، تأنیث منضم.

مترادف و متضاد زبان فارسی

لواحق، ضمایم، پیوست‌ها

فرهنگ فارسی هوشیار

(تک: منضمه) پیوست شدگان: در فارسی (اسم) جمع منضمه (منضم)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر