معنی منصف قاجار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

منصف قاجار. [م ُ ص ِ ف ِ] (اِخ) محمد زمان خان، پسر فضلعلی خان قاجار قوانلو از شاعران قرن سیزدهم (متوفی به سال 1264 هَ. ق.) و مایل به عزلت و انزوا و در تهذیب اخلاق و تکمیل نفس کوشا بود. از اوست:
جراحت دل ما را مباد بهبودی
در آرزوی سر زلف مشکبار کسی
به روزگار کسی نیست فارغ از حسرت
مدار بیهده حسرت به روزگار کسی.
رجوع به مجمعالفصحاء ج 2 ص 489 و فرهنگ سخنوران شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر