منسلک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
منسلک. [م ُ س َ ل ِ] (ع ص) درآینده در چیزی و سلک شونده. (غیاث) (آنندراج). درآمده در چیزی. (از اقرب الموارد). درآینده در چیزی و سلک شونده و متصل پیوسته و افزوده شده. (ناظم الاطباء).
- منسلک داشتن، در رشته کشیدن. به سلک کشیدن. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- منسلک شدن، به سلک کشیده شدن. در رشته کشیده شدن. (یادداشت ایضاً).
داخل شونده، درآینده، آنکه وارد مسلکی شده، در رشته کشیده. [خوانش: (مُ سَ لِ) [ع.] (اِ.)]
درآینده و داخلشده در چیزی،
کسی که داخل طریقه و مسلکی شده باشد،
در رشته به رشته، در آینده، هموند (اسم) داخل شونده در آینده: } نظاربن معدی کرب. . . که در سلک اجداد پیامبر ما. . . منسلک است. . . { (تاریخ نگارستان. تهران 5)، آنکه وارد مسلکی شده، در رشته کشیده
مُنسَلِک، داخل (شونده) و در آینده، کسی که وارد طریقه و مسلکی شده باشد، راهرو و طریق،



