معنی مندف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مندف. [م ِ دَ] (ع اِ) کمان پنبه زن. ج، منادف. (مهذب الاسماء). کمان نداف. مندفه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کمان حلاجی. کمان حلاج. مِحبَض. (یادداشت مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

(مِ دَ) [ع.] (اِ.) کمان حلاجی.

فرهنگ فارسی هوشیار

درونه لورک (کمان حلاجی) (اسم) کمان حلاجی.

فرهنگ فارسی آزاد

مِندَف، کمان پنبه زنی، کمان حلاجی،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر