معنی منت گذاشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(~. تَ) [ع - فا.] (مص ل.) احسان و نیکویی در حق کسی را به یادش آوردن و به رخش کشیدن.
مترادف و متضاد زبان فارسی
منت نهادن، به رخ کشیدن، لطف کردن، محبت کردن، نیکی کردن، احسان کردن،
(متضاد) منتپذیرفتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.