معنی منافرت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
منافرت. [م ُ ف َ / ف ِ رَ] (از ع، اِمص) با کسی نزد حاکم رفتن برای اثبات بزرگی حسب و نسب. (غیاث). منافره. رجوع به منافره شود.
فرهنگ معین
در اصل و نسب به هم فخر کردن، از هم نفرت داشتن. [خوانش: (مُ فِ رَ) [ع. منافره] (مص ل.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) داوری کردن با هم در حسب و نسب افتخارکردن، (اسم) داوری در حسب و نسب: } اکنون چون میخواهی ساخته باش این مناظره و منافره را. . . { (مرزبان نامه. . 1317 ص 97)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.