معنی مناسبات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مناسبات. [م ُ س َ] (ع اِ) ج ِ مناسبه. رجوع به مناسبه شود. || روابط. پیوستگیها.

مترادف و متضاد زبان فارسی

روابط، ارتباطات، وابستگی‌ها، پیوندها

فرهنگ فارسی هوشیار

مناسبات در فارسی (تک: مناسبه) : جوری ها خویشی ها مانستن ها (مصدر اسم) جمع مناسبت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر