معنی مملکت گیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مملکت گیر. [م َ ل َ / ل ِ ک َ] (نف مرکب) گیرنده ٔ مملکت. کشورگشا. کشورستان:
اسب او را چه لقب ساخته اند
مملکت گیر و ولایت پیمای.
فرخی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر