معنی ملک پروری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ملک پروری.[م ُ پ َ وَ](حامص مرکب) حالت و چگونگی ملک پرور. مملکتداری. کشورداری توأم با حسن تدبیر:
از رحم عروس بخت این حرم حلال را
نوخلفان فتح بین وارث ملک پروری.
خاقانی.
از فضیلت استعداد ملک پروری و شرف استبداد عدل گستری.(ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 69). در کنف حمایت و مهتری و سایه ٔ ملک پروری او مأمون و محروس ماند.(ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 98).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر