معنی ملعنت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ملعنت. [م َ ع َ ن َ](ع اِ) مأخوذ از تازی، کاری که سبب لعنت گردد و شیطنت.(ناظم الاطباء). ملعنه. رجوع به ملعنه شود. ||(اِمص) ملعونی. بنفرینی.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
محل قضای حاجت، جای تغوط، آن چه موجب لعن شود، در فارسی: بدذاتی، شیطنت. [خوانش: (مَ عَ نَ) [ع. ملعنه] (اِ.)]
آنچه موجب لعن شود، شرارت، پلیدی،
بدبختی،
بدذاتی، شرارت، شیطنت، موذیگری، ملعنه، بیچارگی، بدبختی، شوربختی
(اسم) محل قضای حاجت جای تغوط، آنچه موجب لعن شود، بد ذاتی شیطنت.