معنی ملاینت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ملاینت. [م ُ ی َ / ی ِ ن َ](از ع، اِمص) ملاینه. نرمی کردن. نرمی. خوش رفتاری. مدارا.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا): دستور در لباس ملاینت و مخادعت سخن آغاز کرد و گفت...(مرزبان نامه چ قزوینی ص 18). و رجوع به ملاینه شود.
فرهنگ عمید
نرمی و خوشرفتاری کردن، مدارا کردن،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.