معنی ملاقات کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

دیدار کردن، یکدیگر را دیدن، زیارت کردن، دیدن کردن، روبرو شدن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) روبرو شدن با کسی دیدار کردن کسی را: } ناصرالدین شاه اگر هر روز خواهر زن خودش را ملاقات نمیکرد ناخوش میشد. . . { (دهخدا. چرند و پرند. 130)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر