معنی ملات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ملات. [م َ](اِ) اصلاً اصطلاح بنایی است و ملات گلی است نرم که با آن جرزهای تمیز و نماهای آجری و روی کار را می چینند و طبیعی است که هرگاه ملات را نازک بگیرند روی کار زیباتر می شود و در مقابل آجر بیشتر می برد و اگر ملات را کلفت بگیرند آجر کمتر مصرف می شود.به همین مناسبت اصطلاح کم ملات و پرملات در زندگی اجتماعی وارد شده است و هرگاه بخواهند بگویند در فلان کار سنگ تمام ترازو بگذار و جنس خوب بده و تقلب در کار مکن گویند کم ملات بگیر و بالعکس. اما بعضی مردم چون معنی اصلی این ترکیب را نمی دانند پرملات را به معنی خوب و صادقانه و جنس مرغوب و بی تقلب و کم ملات را به معنی عکس آن می گویند و مثلاً هرگاه بخواهند به چلوکبابی بگویند از کره و کباب مضایقه نکند و قدری بیشتر بگذاردمی گویند: این غذای ما را یک خرده پرملات بگیر.(فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده). ملاط. رجوع به ملاط شود.
- گِل ِ ملات، آدم وارفته و بی بو و خاصیت را به گل ملات مانند کنند.(فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده).

گویش مازندرانی

جایی که بیش از حد گل و لای جمع شده و غیرقابل عبور و مرور باشد...

فرهنگ فارسی هوشیار

بنگرید به ملاط (اسم) گلی که برای مالیدن روی دیوار سازند، مخلوطی از شن و ماسه و آهک که در ساختمان بکار برند. ‎- 3 ماده ای که فواصل خشتها و آجرهای بنایی را بوسیله آن پر کنند: } همه از خشتها ء آهنین و ملاط روی گداخته کرده. . . ‎{ (مجمل التواریخ القصص ‎491) اصطلاح بنایی، ملات گلی است نرم که با آن جزرهای تمیز و نماهای آجری و روی کار را می چینند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر