معنی مقبول قول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مقبول قول. [م َ بو ق َ / قُو](ص مرکب) مقبول القول:
مقبول قول و نافذفرمان شهنشهی
بر ترک و بر عجم چو سلیمان بر انس و جان.
سوزنی.
از معتبران و مقبول قولان وقایع گذشته را استماع افتاد.(جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 7). در بخارا از چند معتبر مقبول قول شنیدم که ایشان گفتند در حضور به فضله ٔ سگ یک دو نابینا را دارو در چشم دمید صحت یافتند.(جهانگشای جوینی ایضاً ج 1 ص 86). شخصی از دوستان مقبول قول حکایت گفت.(جهانگشای جوینی ایضاً ج 1 ص 185). و رجوع به مقبول القول شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر