معنی مقابض در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مقابض. [م َ ب ِ](ع اِ) ج ِ مقبض.(اقرب الموارد)(محیط المحیط)(یادداشت به خط مرحوم دهخدا): رزم کوشان از مقابض سیف دست کشیده بدل شمشیر دست به گردن خوبان کمان ابرو حمایل ساختند.(دره ٔ نادره چ شهیدی ص 147). اﷲیارخان... به بسط بساط تبسط طغیان و قبض مقابض قواضب عصیان پرداخت.(دره ٔ نادره چ شهیدی ص 287). و رجوع به مقبض شود.
قبضهها و دستههای شمشیر و امثال آن که به دست گرفته میشوند،
(تک: مقبض) دسته ها دسته های کارد دسته های شمشیر (اسم) جمع مقبض
مَقابِض، قبضه ها، دسته شمشیرها (مفرد: مِقبَض)،