معنی مفروز کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

مترادف و متضاد زبان فارسی

جدا کردن، تفکیک کردن، تحدید کردن، تحدیدحدود کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ پخشیده کردن، جدا کردن (مصدر) جدا کردن، تحدید حدود کردن (ملک) .

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر